وقتی بازم چشم تو چشمت افتاد
زمان برای من یه لحظه وایساد
هرچی باید میفهمیدم فهمیدم
به بازیای زندگی خندیدم
جالبه که دوباره پیش منی
جالبه که به فکر برگشتنی
حرفایی که وقتی میرفتی زدم
حالا خودت داری بهم میزنی
میگفتی این عشق عاقبت داره
میگفتی زندگی فقط یه باره
یه بند ازش برام میگفتی حالا
چی میتونه گریتو بند بیاره
میگفتی که خیلی ازم سرتره
حتی اگه ببازه هم میبره
به جای من با اون پریدی حالاا
بگو که اون با کی داره میپره
بلد نبود عشقشو ثابت کنه
فقط میخواست سوال جوابت کنه
من تورو عاشقونه ساخته بودم
چطور دلش اومد خرابت کنه
هزار تا وعده و وعید بهت داد
حتی یه دونش اتفاق نیوفتاد
صحیح و سالم تورو از من گرفت
با یه دل شکسته پس فرستاد
خودم غریبیتو بغل میکنم
تموم مشکلاتو حل میکنم
خودم دوباره دستتو میگیرم
به جای هرکسی برات میمیرم
با دلی که واسه تو بی قراره
به جایی میرسونمت دوباره
تا اون که خواست چشم تو گریون بشه
از کاری ک کرده پشیمون بشه